دیگه تهنا نیستیم،گل میدیم به همدیگه با دلهای خوش...
جمعه 10 آبان 1392 22:30
قبلنا وقتایی ک دلم میگرفت حالا به هر دلیلی آهنگ کلاه قرمزی رو میخوندم اون آهنگی ک وقتی روی کاپوت پیکان نشسته با اون گلی ک آقای مجری پرتش کرده و یواش یواش با یه ریتم ملایم میخونه،همون آهنگه ک اول فیلم با خوشحالی و یه ریتم تند میخونه... انگار همه چیزای خوب و خوشحال کننده یهویی ناراحت کننده شدن براش... انگار همه اون...